مجال اجمال

دنیا مجالی مجمل است.

مجال اجمال

دنیا مجالی مجمل است.

مجال اجمال

رنج بردن از تنهایی نشانه ی بدی است: من فقط، در جمع زجر کشیده ام.

فردریش نیچه

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

 

 

رمان نوشتن مثل پیکرتراشی است. وقتی به تخته سنگ هیولایی که پیش رویت هست نگاه می کنی چشمانت فقط سختی و زمختی را میبینند اما میدانی یک پیکر درون این تخته سنگ نفس میکشد و تو باید آن قدر زواید را کنار بزنی تا او را از آن محبس نجات بدهی.

بعد باید عرق بریزی و عذاب بکشی تا آن اسیر آزاد شود. هر چه به او نزدیک تر میشوی کار حساس تر میشود و باید ابزارهای دقیق تری انتخاب کنی. حالا نیش تیز یک ویرگول هم ممکن است کار را خراب کند.

 

نقشی که من حدود دو سال برای نجات بخشیدنش از دل آن صخره تلاش میکردم حالا این شمایل را پیدا کرده و منتشر شده. بسیار نگرانم که آیا درست کشفش کرده ام؟ آیا چیزی از او را در میانه کار دور نینداخته ام؟ آیا باید ظرافت بیشتری در کار میکردم؟

اما هرچه هست، زمخت یا ظریف، غریب یا آشنا، دوستش دارم. نامش را از میانه کار انتخاب کردم: پرتگاه پشت پاشنه

 

پرتگاه پشت پاشنه

نظرات (۱)

خدا قوت و عرض تبریک فراوان

حتما خواندنی است.

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی